کایجو شماره 8؛ انیمه ای اکشن ماجراجویی بر اساس مانگایی که توسط نائویا ماتسوموتو طراحی شده است. هیولاهای وحشتناک و شبیه به گودزیلایی به نام “کایجو” برای سالهای متمادی در ژاپن ظاهر شدهاند. برای مقابله با این موجودات، واحد نظامی الیت به نام گروه دفاعی زندگیشان را برای محافظت از شهروندان عادی به خطر میاندازند. پس از کشته شدن یک موجود، “جاروگران” – که زیر نظر شرکت حرفهای تمیزکاری کایجو کار میکنند – مسئول دفع باقیماندههای آن هستند. کافکا هیبینو، مرد ۳۲ ساله، از شغل جاروگریاش ناراضی است. از کودکی، او آرزو داشته عضو گروه دفاعی شود و با کشتن کایجوها امرار معاش کند. پس از چند تلاش ناموفق، او آرزوهایش را رها کرده و با متوسطبودنی که حقوق مناسبی پرداخت میکرد، کنار آمده است. با این حال، وقتی سرباز جوان و مشتاق ۱۸ سالهای به نام لنو ایچیکاوا...
این سریال داستان پسر باهوش و خوش قلبی به نام تانجیرو کامادو می باشد که پدرش را از دست داده و مجبور می شود که از طریق فروش زغال چوب خرج خود و خانواده اش را در بیاورد. یک روز که تانجیرو برای کار به شهر مجاور می رود، تصمیم می گیرد تا شب را در محلی بگذراند زیرا شایعات مختلفی درباره وجود اهریمن های کوهستان شنیده بود. اما روز بعد، هنگام بازگشت به خانه، تانجیرو متوجه می شود که شیاطین به خانواده اش حمله کرده و تنها خواهر کوچکش زنده مانده است، اما دختر بیچاره تبدیل به یک اهریمن شده بود. تانجیرو برای انتقام از اهریمن ها و برگرداندن خواهرش به یک انسان، به یک شکارچی و قاتل اهریمن تبدیل میشود.
گل دی راجر دزد دریایی قدرتمندی بود که صاحب ثروت فراوانی بود. زمانیکه دستگیر شد و در آستانه ی اعدام قرار داشت فاش کرد که گنج بزرگ او که وان پیس نام داشت جایی در گرند لاین مخفی شده است. 22 سال پس از مرگ او پسری به نام مونکی تصمیم گرفت تا یک دزد دریایی بشود و به دنبال گنج برود...
در آینده نزدیک ، یک شهاب سنگ غول پیکر با زمین برخورد می کند. تمام موجودات زنده ، از جمله بشر ، از چهره این سیاره پاک می شوند. دولت که این نتیجه را پیش بینی کرده بود ، اقداماتی را برای مقابله با بدترین سناریوی جهان انجام می دهد که ...
داستان این انیمه سریالی در سرزمین به نام لینگالیند روی می دهد؛ سرزمینی که توسط دیوار محصور شده است؛ دیوار زمین را تحت پوشش، محافظت، کشت و پرورش قرار می دهد. تا اینکه روزی در ادجر، روستایی در حومه لینگالیند، مردی مرموز به نام بک آرو ظاهر می شود...
در سال 1600 در ژاپن، در طلوع یک جنگ داخلی قرن، لرد یوشی توراناگا در حال مبارزه برای جان خود است، زیرا دشمنانش در شورای سلطنت علیه او متحد می شوند، زمانی که یک کشتی مرموز اروپایی در نزدیکی فرو رفته است. دهکده ی ماهی گیری. خلبان انگلیسی آن، جان بلکثورن، با اسرار همراه است که می تواند به توراناگا کمک کند تا ترازو قدرت را بالا ببرد و نفوذ هولناک دشمنان خود بلکثورن - کشیشان یسوعی و بازرگانان پرتغالی - را نابود کند. سرنوشت توراناگا و بلکثورن به طور جدایی ناپذیری به مترجم آنها، تودا ماریکو، یک نجیب زاده مسیحی مرموز و آخرین از یک خط رسوایی گره خورده است. ماریکو در حین خدمت به اربابش در میان این چشمانداز پرتنش سیاسی، باید همراهی تازهاش را با بلکثورن، تعهدش به ایمانی که او را نجات داد و وظیفهاش در قبال پدر مرحومش را آشتی دهد.
بادشکن؛ انیمهای اکشن ماجراجویی بر اساس مانهوای بادشکن است. هاروکا ساکورا هیچ علاقهای به افراد ضعیف ندارد. او تازه وارد دبیرستان فورین شده است، دبیرستانی از اوباش که فقط به خاطر قدرت دعوایشان شناخته میشوند. قدرتی که برای محافظت از شهرشان در برابر هرکسی که بخواهد به آن صدمه بزند از آن استفاده میکنند. اما هاروکا علاقهای به بودن قهرمان یا بخشی از هرگونه تیمی ندارد. او فقط میخواهد از راه دعوا کردن به بالاترین جایگاه برسد!
در شهری دورافتاده، اتفاقاتی رازآلود رخ میدهد و شهروندان یکی پس از دیگری توسط یک جادوگر ربوده میشوند و...
(حاوی اسپویل) بیست و شش سال پیش دانش آموزی به نام میساکی در یک کلاس سال سوم راهنمایی درس میخواند. او شاگردی ممتاز بود و در ورزش هم خوب بود. همچنین گیرایی و جذابیتش او را در بین همکلاسی هایش محبوب ساخته بود. وقتی او به طوری ناگهانی میمیرد، همکلاسی های او تصمیم میگیرند که تا هنگام فارق التحصیل شدن طوری به رفتارشان ادامه بدهند که انگار او هنوز زنده است. سپس، در بهار سال ۱۹۹۸، پسری به نام ساکاکیبارا کویچی به آن کلاس منتقل میشود، و جو ترسناک آنجا باعث براگیخته شدن شکش میشود. مخصوصا به دختری زیبا و گوشه گیر به نام مـِی میساکی که چشم بندی برچشم خود دارد و همیشه درحال نقاشی است.
سری جدید کارتون فوتبالیستها، داستان یک دانش اموز دوره ابتداییه که تمام افکار و ارزوهاش نشعت گرفته از عشق اون به فوتباله. سوباسا اوزارای 11 ساله فوتبال بازی کردن رو از بچگی شروع کرده و درحالی که برای اکثر دانش اموزای همسن خودش فوتبال فقط یه ورزش تفریحیه، برای اون به دغدغه فکریه بزرگی تبدیل شده. سوباسا برای دنبال کردن ارزوهاش همراه مادرش به شهر نانکاتسو که به دلیل تیم های موفق مدارسش معروفه، نقل مکان می کنن. ولی اگرچه سوباسا توی تیم سابقش بهترین بود ولی در نانکاتسو رقبای زیادی وجود داره که باعث میشه سوباسا تمام توانایی ها و استعدادشو لازم داشته باشه تا بتونه خودشه از بقیه جدا کنه. او نه تنها با رقبای جدید اشنا میشه، بلکه دوستان جدیدی هم پیدا میکنه. مثل دختر زیبایی به نام سانائه اکازاوا و دروازبان با استعدادی به نام گنزو واکابایاشی که مثل سوباسا علاقه شدیدی به فوتبال داره و در ادامه به سوباسا کمک میکنه تا پیشرفت کنه و به سوی رویاهاش بره. حضور در جام جهانی فیفا به همراه ژاپن ارزوی نهایی سوباساست اما قطعا سوباسا راه درازی رو برای رسیدن به این ارزو درپیش داره.